کسانی که در وال استریت از سابقه بیشتری برخور دارند ادعا میکنند که میانگین متحرک به وسیله توپچیهای ارتش وارد بازارهای مالی شدند آنها از میانگینهای متحرک برای مستقر کردن سلاحهایشان برای دفاع در مقابل هواپیمای دشمن در خلال جنگ جهانی دوم استفاده میکردند و از همین شیوه در نمودارهای قیمت استفاده کردند.
دو تن از اولین کارشناسان میانگینهای متحرک دو نفر به نامهای ریچارد دان چین و جی. ام. هارست بودند که ظاهرا هیچ کدام در خدمت ارتش نبودند.
دان چین برای مؤسسه مری لینچ کار میکرد که اساس و شالوده سیستم معاملهگری بر مبنای تقاطع میانگینهای متحرک را متحول کرد. هارست یک مهندس بود که از میانگینهای متحرک در کتابش که مربوط به بازار سهام بود با نام “تنظیم زمان معامله، جادوی سود در بازار سهام” استفاده کرد.
میانگین متحرک چیست؟
یک میانگین متحرک متوسط ارزش دادهها را در مدت زمانی معلوم نشان میدهد. به طور مثال یک مووینگ اوریج ۵ روزه میانگین قیمت را در ۵ روز گذشته نشان میدهد و یک میانگین متحرک ۲۰ روزه میانگین قیمت را در ۲۰ روز گذشته نشان میدهد و…
برای محاسبه Moving Average ساده از فرمول زیر استفاده میکنیم:
که هرکدام از Pها بیانگر قیمت در آن روز کاری است و N تعداد روزهایی است که برای محاسبه در نظر گرفتهایم و بوسیله خود معاملهگر انتخاب میشود ارزش moving average به دو فاکتور بستگی دارد:
قیمتی که از آن متوسط (میانگین) میگیریم و بازه زمانی که در آن MA(Moving Average) محاسبه میشود.
فرض کنیم که میخواهید میانگین متحرک ساده ۳ روزه را در یک سهم حساب کنید. اگر در سه روز مورد نظر قیمتهای ۱۹، ۲۰، ۲۹ بسته شود میانگین متحرک ساده ۳ روزه که بر مبنای قیمت بسته شدن است ۲۰ میباشد:
۲۰ = ۱۹+۲۰+۲۱/۳
انواع میانگین متحرک
سه نوع MA وجود دارد: ساده، نمایی، وزنی. بیشتر معاملهگران از MA ساده استفاده میکنند زیرا محاسبات به مراتب سادهتری دارد. ولی ایراد اساسی که به آن وارد است این است که هر قیمت بیش از یک بار در محاسبه دخالت داده میشود.
میانگین متحرک نمایی یک میانگین متحرک نمایی (EMA) نسبت به یک میانگین متحرک ساده (SMA) گزینه مناسبتری برای تشخیص یک روند است. مزیت این میانگین در این است که بیشترین وزن را بر روی دادههای پایانی قرار میدهد و نسبت به MA ساده نسبت به تغییرات سریعتر واکنش نشان میدهد.
در یک زمان مشخص و در مقایسه با MA ساده این میانگین در قبال دادههای قدیمی نسبت به MA ساده واکنش کمتری نشان میدهد.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) به مانند سگی است که گوشهایش بهتر میشنود و تنها یک بار و آن هم زمانی که یک غریبه به خانه نزدیک میشود پارس میکند.
فرمول آن به شرح زیر است:
در این فرمول N تعداد روزهایی است که برای EMA در نظر گرفتهایم که توسط خود معاملهگر انتخاب میشود.
P tod قیمت روزی است که در آن قرار داریم. EMA yest میانگین متحرک نمایی روز قبل است که مقدار آن معلوم شده است.
نرم افزارهای تحلیل تکنیکال این امکان را برای شما فراهم میکنند تا از میانگین متحرک نمایی استفاده کنید. اگر میخواهید به صورت دستی و با محاسبات این کار را انجام دهید باید مراحل زیر را دنبال کنید:
۱. یک EMA با یک دوره مشخص انتخاب کنید (توضیح در ادامه) فرض کنید که میخواهیم از یک میانگین متحرک نمایی ۱۰ روزه استفاده کنیم.
۲. با استفاده از ضریب K طول دوره مورد نظرتان را به دست آورید. برای مثال اگر میخواهید از مEMA ۱۰ روزه استفاده کنید مقدار K برابر است با
۳. میانگین متحرک ساده را برای ۱۰ روز ابتدایی محاسبه کنید. برای اینکار قیمتهای پایانی ۱۰ روز را با هم جمع کنید و حاصل را بر ۱۰ تقسیم کنید.
۴. برای روز یازدهم قیمت پایانی به دست آمده را در K ضرب کنید و EMA روز قبل را در (K-1) ضرب کنید و حاصل این دو را با یکدیگر جمع کنید. حاصل جمع این دو EMA ۱۰ روزه است.
۵. برای هر روزی که بعد از این اضافه میشود مرحله ۴ را تکرار کنید تا آخرین میانگین متحرک نمایی به دست آید.
EMA دو مزیت عمده نسبت به SMA (Simple Moving Average) دارد. اول اینکه EMA نسبت به SMA اهمیت بیشتری را برای آخرین روز قائل میشود.
وضعیت و حالت روانی جمعیت معاملهگر در گذشته نزدیکتر (آخرین دادههای قیمت) از اهمیت به مراتب بالاتری برخوردار است. در میانگین متحرک نمایی ۱۰ روزه آخرین قیمت پایانی ۱۸ درصد از ارزش میانگین متحرک نمایی را تشکیل میدهد در حالی که در میانگین متحرک ساده قیمت پایانی در همه روزها از ارزش یکسانی برخوردار است.
دیگر این که در EMA، دادههای قدیمی رفته رفته ارزش خود را از دست میدهند درست به مانند عکسهای قدیمی که هرچه میگذرد از کیفیت و رنگ آنها کاسته میشود، اما در میانگین متحرک ساده جدیدترین قیمت نسبت به قیمتهای قبلی از ارزش یکسانی در محاسبه برخوردار است.
قوانین معاملاتی میانگین متحرک
یک معاملهگر موفق آینده را پیش بینی نمیکند او به بازار نگاه میکند و پوزیشنهای معاملاتیاش را مدیریت میکند. Moving Average به ما کمک میکنند تا در جهت روند موجود وارد معامله شویم. تنها نکته مهم در یک MA جهت شیب آن است.
شیب MA، جماعت غالب بر بازار را به ما نشان میدهد. زمانی که EMA در حال افزایش است بهتر است که به دنبال موقعیتهای خرید در بازار باشیم و زمانی که EMA در حال کاهش است بهتر است به دنبال موقعیتهای فروش در بازار باشیم.
۱. زمانی که یک EMA جهتش به سمت بالاست بیانگر یک موقعیت خرید در بازار است. زمانی که قیمت کمی کاهش مییابد و به سمت EMA متمایل میشود میتوان وارد یک موقعیت خرید شد اگر در چنین حالتی وارد یک موقعیت خرید شدید حد ضرر را زیر کف (چالهای که در کمترین فاصله قرار گرفته است قرار دهید و به محض حرکت قیمت در جهت دلخواه و بسته شدن یک کندل در آن جهت حد ضرر را به نقطه سر به سر انتقال دهید.
۲. وقتی که یک EMA کاهش را نشان میدهد باید در بازار به دنبال موقعیتهای فروش باشید. زمانی که قیمت کمی افزایش مییابد و به سمت EMA متمایل میشود میتوان وارد یک موقعیت فروش شد در چنین حالتی حد ضرر را بالای سقف (قلهای) که در کمترین فاصله قرار گرفته است قرار دهید و به محض حرکت قیمت در جهت دلخواه و بسته شدن یک کندل در آن جهت حد ضرر را به نقطه سربه سر انتقال دهید.
۳. در زمانی که EMA جهت خاصی ندارد و به صورت افقی حرکت میکند نشان میدهد که بازار بدون روند است و در فضای رنج به سر میبرد. در این زمان با استفاده از روشهای دنباله رو روند وارد معامله نشوید.
روشهای دیگر استفاده از میانگین متحرک
روشهای مکانیکی معاملهگری قدیمی از میانگین متحرک استفاده میکردند. این روش ۴ مرحله دارد:
- هنگامی که شیب میانگین متحرک به سمت بالاست و قیمت در بالای آن بسته میشود خرید کنید.
- معامله خرید خود را زمانی که قیمت در پائین میانگین متحرک بسته شد ببندید.
- هنگامی که شیب میانگین متحرک به سمت پائین است و قیمت در پائین آن بسته میشود بفروشید.
- معامله فروش خود را زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک بسته شد ببندید.
این روش مکانیکی در بازارهای دارای روند خوب کار میکند اما هنگامی که بازار در فضای رنج و بدون روند به سر میبرد سیگنالهای خطای بسیاری تولید میکند.
در صورتی بخواهید برای کاهش خطا این قوانین مکانیکی را فیلتر کنید به همان نسبت که ضرر کاهش مییابد باعث از بین رفتن موقعیتهای سودده نیز میشود.
یکی از فیلترهایی که برای این منظور استفاده میشود این است که برخی عنوان میکنند به جای یک کندل اجازه دهیم ۲ کندل بالا یا پائین میانگین متحرک بسته شود و برخی میگویند اجازه دهیم قیمت در میانگین متحرک بیشتر نفوذ کند تا احتمال شکل گیری یک روند بالاتر رود.
فیلترهای مکانیکی ضررها را کاهش میدهند اما در عین حال از نقش میانگین متحرک در معاملات میکاهند و باعث میشوند میانگین متحرک نتواند به موقع به روند موجود بپیوندد.
روش مورد علاقه دان چین یک روش ابداعی بر مبنای میانگین متحرک بود که از تقاطع سه میانگین متحرک ۴ روزه، ۹ روزه و ۱۸ روزه استفاده میکرد. سیگنال خرید یا فروش بر اساس این روش زمانی صادر میشد که هرسه این میانگینها در یک جهت حرکت میکردند.
روش او نیز به مانند دیگر روشهای مکانیکی فقط در بازارهای با روند قدرتمند به خوبی کار میکرد.
یک معاملهگر باید بپذیرد که میانگین متحرک نمایی نیز مانند سایر ابزارهای معاملهگری دارای نقاط ضعف و قوت است. میانگینهای متحرک به شما در تشخیص و دنباله روی روند کمک میکنند اما باید پذیرفت که برای زمانی که بازار در فضای رنج به سر میبرد مناسب نیستند.
نکات بیشتری درباره میانگین متحرک
میانگینهای متحرک میتوانند به عنوان ناحیه حمایت و مقاومت به کار روند. یک میانگین متحرک صعودی به عنوان یک کف (حمایت) در مقابل قیمت عمل میکند و یک میانگین متحرک نزولی به عنوان یک سقف (مقاومت در مقابل قیمت عمل میکند. در زمانی که قیمت به میانگین متحرک صعودی نزدیک میشود بخرید و در زمانی که قیمت به میانگین متحرک نزولی نزدیک میشود بفروشید.
میانگینهای متحرک به عنوان اندیکاتور میتوانند به اندازه خود قیمت کاربردی باشند. برخی از معاملهگران از ترکیبی از میانگین متحرک ۵ روزه و حجم معاملات استفاده میکنند. زمانی که حجم به پایین میانگین متحرک ۵ روزه سقوط میکند بیانگر کاهش علاقه عموم معاملهگران به ادامه روند کوچک و فرعی موجود است و از اشتیاق معاملهگران به یک حرکت باز گشتی خبر میدهد.
زمانی که حجم در بالای میانگین متحرک ۵ روزه قرار میگیرد بیانگر افزایش علاقه عموم معاملهگران به ادامه روند کوچک و فرعی موجود است.
اگر بخواهیم میانگین متحرک را به عنوان حمایت یا مقاومت در نظر بگیریم یک راه مناسب این است که حدودا به اندازه نصف دوره میانگین متحرک را به عنوان حمایت یا مقاومت لحاظ کنیم. مثلا اگر از میانگین متحرک ساده ۱۰ روزه استفاده میکنیم میتوان حدود نیمی از این مقدار را به عنوان معیار در نظر گرفت و به روز پنجم یا ششم استناد نمود.
اما در میانگین متحرک نمایی با توجه به این که دادههای پایانی از اهمیت بیشتری برخوردارند برای این منظور روز هفتم یا هشتم را در نظر میگیریم.
میانگینهای متحرک تنها با استفاده از قیمت پایانی شکل نمیگیرند بلکه برای این منظور میتوان از بالاترین قیمت و پایینترین قیمت نیز استفاده کرد. میانگینهای متحرکی که بر اساس قیمت پایانی شکل میگیرند در تحلیلهای نمودار روزانه استفاده میشوند اما معامله گران میان روز برای این منظور از بالاترین و پایینترین قیمت نیز بهره میگیرند.
یک میانگین متحرک نمایی بیشتر وزن خود را به روزهای پایانی معاملات اختصاص میدهد در حالی که یک میانگین متحرک وزنی (WMA) برای شما این امکان را فراهم میسازد که هر وزنی را به هر روزی اختصاص دهید که فکر میکنید اهمیت بیشتری دارد.
مزایای اندیکاتور میانگین متحرک در معاملات چیست؟
هر روشی مزایا و یا معایبی دارد که در زیر به مزایای این روش پرداخته می شود:
- تعیین روند بازار: با استفاده از روش های ساده و نمایی میانگین متحرک، روند بازار تا حدودی مشخص و مسیر برای تریدرها هموارتر کرده، تا آنها بتوانند با چشمی بازتر در معاملات شرکت کنند.
- حمایت و مقاومت: میانگین های گرفته شده به شکل پویا و متحرک یک خط مقاومت و حمایت از روند بازار را به وجود می آورند که احتمالات پیش رو در بازار را پیش بینی و کنترل می کنند.
- هشدارهای خرید و فروش: در روش میانگین متحرک منظور از هشدارهای خرید و فروش همان فرصت های طلایی و تقاطع مرگ است که فرصت استثنایی برای معامله گران جهت خرید معرفی می شود، و یا تریدر ها را از خطر مرگ و ریزش سرمایه آنها به دلیل نزول قیمت ها در بازار آگاه کرده و پیشنهاد فروش سهم را به آنها می دهد.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
این روش به دلیل استفاده از نقاط داده های تصادفی در معاملات و غیر قابل پیش بینی بودن بازار چندان روش مطمئن و صددرصدی محسوب نمی شود. زیرا گاهی اوقات قیمت ها در بازار چنان دچار نوسانات شدیدی می شود که استفاده از این روش برای شناسایی روند بازار مفید نخواهد بود. بهترین زمان برای استفاده از روش میانگین متحرک زمان ثبات بازار است.